سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اللهم کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ من ساعات اللیل و النهار وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَمؤیدا حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً وعجل فرجه واجعلنا من شیعته یا ارحم الراحمین ...

فتیان 1412

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی صاحِبِ الدَّعوَةِ النَّبَوِیَّةِ وَ الأُصولِ الحَیدَرِیَّةِ وَ العِصمَةِ الفاطِمِیَّةِ وَ الحِلمِ الحَسَنِیَّةِ وَ الشَّجاعَةِ الحُسَینِیَّةِ وَ العِبادَةِ السَّجّادِیَّةِ وَ المَآثِرِ الباقِرِیَّةِ وَ الآثارِ الصّادِقِیَّةِ وَ العُلُومِ الکاظِمِیَّةِ وَ الحُجَجِ الرَّضَوِیَّةِ وَ الشُّهُبِ الجَوادِیَّةِ وَ الشُّرُوحِ الهادِیَّةِ وَ الهَیبَةِ الزَّکِیَّةِ وَ الغَیبَةِ المَهدِیَّةِ با صلوات بر محمد و آل محمد ... ورود شما را به وبلاگ فتیان 1412 گرامی می داریم

یک سوال مهمی که ذهن بسیاری را مشغول خود کرده است این است که چرا یک عده ای که گاهی ما با محاسبات خود می پنداریم که اینگونه افراد نباید رشد و تعالی پیدا کنند و نباید به الله و اولیاء الله تقرب پیدا کنند بر خلاف انتظار ما رشد و تعالی پیدا کرده و تقرب پیدا می کنند و مورد توجه اولیاء الله قرار می گیرند و بر عکس، کسانی که ما انتظار داریم مدارج کمال را طی کنند با وجود اینکه افراد باهوش و پر تلاشی هستند هیچ رشدی نکرده و به الله و اولیاء الله تقرب پیدا نمی کنند. شما در صدر اسلام می بینید که کسانی مثل ابوذر، مقداد، بلال، خباب بن ارت، ابو ایوب انصاری و ... رشد می کنند و از حواریون اهلبیت می شوند اما خیلی از کسانی که گاهی باهوش و فوق العاده هم تلاشگر هستند اما دیگر حتی نامی از آنها هم نمانده و از صحنه روزگار حذف شده اند و رشدی هم نکرده اند و فقط چند روزی در این دنیا لولیده اند و به زیر خاک رفته اند. خیلی ها انتظار داشتند که شلمغانی که شخصی باهوش و تلاشگر بود نائب خاص امام زمان شود ولی مورد لعن امام قرار گرفت و هیچکس فکرش را هم نمی کرد که علی بن محمد سمری نائب خاص امام زمان شود ولی امام او را برگزید. به راستی چه ویژگیهایی اینان داشتند که دیگران نداشتند. اینان دو ویژگی داشتند یکی اینکه از حیث نظری خود را حقیر می دانستند و دیگر اینکه از حیث عملی سادگی داشتند. این دو ویژگی نشان دهنده استعداد ضمیر افراد است. یعنی همانطور که یک زمین برای اینکه در آن کاشت و داشت و برداشت مناسبی داشته باشد باید مستعد باشد ضمیر افراد نیز باید مستعد پذیرش جریان ولایت باشد تا در این ضمیر مستعد پرورش یافته و به ثمر بنشیند لذا از صدر خلقت، انبیاء و ائمه و اهل معرفت به اینگونه افراد توجه می کردند و سیره مستمره ایشان این بوده که دنبال ضمیر مناسبی می گشتند تا روی آن کار کنند و اصحاب خود را از اینگونه افراد انتخاب می کردند. کسانی که خود را کسی نمی دانستند و از این تواضع برخوردار بودند. و همین تواضع و سادگی و صفا باعث رشد آنها می شد. سعدی نیز در داستان قطره و دریا به این مسئله اشاره می کند.

یکی قطره باران ز ابری چکید

خجل شد چو پنهای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم؟

گر او هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاهوار

بلندی از آن یافت کو پست شد

در نیستی کوفت تا هست شد

اولیاء الله مانند صدف کسانی را می پرورانند و به دُرّ تبدیل می کنند که خود را قطره ای ناچیز می بینند. ایشان کسانی را انتخاب می کردند که افتادگی و سادگی داشته باشند و در مقابل جاه طلب و تجملگرا نباشند. ضمیری که اینگونه باشد استعداد اولیه کشت معارف را دارد. اینگونه افراد بزرگمنش هستند و می توان آنها را بزرگ کرد. اما جایی که جاه طلبی یا تجملگرایی هست نشان از کمبود شخصیت است. کسی که می خواهد خود را نشان دهد و از طرفی بریز و بپاش داشته باشد کمبود شخصیت دارد. تمام جاه طلبان و تجملگرایان افرادی توسری خور بوده و کمبود شخصیت داشته اند. از این دو ویژگی می توان به انانیت و اشرافیت تعبیر کرد و کسی که این دو خصلت زشت را دارد بالا نمی آید. انانیت از درون و اشرافیت از بیرون فرد را تباه می کند. اما کسی که در مقابل انانیت و اشرافیت دو خصلت مسکنت (افتادگی) و قناعت (ساده زیستی) را دارد زمینه رشد و بزرگ شدن را دارد. البته افتادگی و سادگی با گدایی و ساده لوحی نباید اشتباه شود. بیشتر ضربات را به اهلبیت این دو گروه یعنی گدا صفتان و ساده لوحان زده اند. اینگونه افراد خوراک گرگان روزگارند. معاویه شکارش این افراد بود و عقیل نمونه بارز این طعمه ها. عقیل هم گدا صفت بود هم ساده لوح لذا به دام گرگان روزگار افتاد. فرزندان عباس یعنی عبد الله و عبید الله هم اینگونه بودند و خوراک معاویه ملعون شدند. در عصر ما استعمار پیر شکارش اینگونه افراد است. بنیان گذار وهابیت چنین کسی بود و طعمه استعمار پیر شد و این انحراف بزرگ را پدید آورد. لذا کسی که می خواهد در صراط مستقیم جلو برود باید افتاده و ساده باشد نه گداصفت و ساده لوح. شما در انقلاب اسلامی ایران نگاه کنید. شخصی این انمقلاب را سبب شد که این دو ویژگی را داشت. اولاً جاه طلب نبود و ثانیاً تجملگرا نبود. بلکه از افتادگی و ساده زیستی برخوردار بود و از طرفی گدا صفت و ساده لوح هم نبود و با وجود اینکه در رشته های علوم سیاسی تحصیلاتی نداشت اما قدرت فرقان داشت فردی بود که فریب سیاستمداران شیاد را نمی خورد. لذا این شخص رشد کرد و سبب این تحول بزرگ شد. اگر نظام ما بر اساس این تز از اول انقلاب حرکت می کرد ما امروز با این مشکلات بزرگی که دامنگیرمان شده مواجه نمی شدیم. این همه اختلاس و تجملات که در نظام دیده می شود نتیجه این است که کسانی روی کار امدند که گدا صفت و ساده لوح بودند این افراد هستند که جاه طلب و تجملگرا می شوند. وقتی روی کار آمدند و یک مشت گدا بودند تا پول دیدند چاپیدند و چون ساده زیست ننبودند به تجملات افتادند. اگر بنای نظام این بود که کسانی روی کار بیایند که جاه طلب و تجملگرا نباشند هیچگاه ضربه نمی خوردیم. حافظ قران و نماز شب خوان در اینجا به کار نمی آید. چه بسا کسانی مانند خوارج، حافظ قرآن و نماز شب خوان بودند اما جاه طلب و تجملگرا بودند. اصحاب جمل یعنی کسانی مثل طلحه و زبیر هم جاه طلب بودند هم تجملگرا به طوری که بخاطر جاه طلبی و تجملگرایی جلوی امام زمانشان صف آرایی کردند و وقتی طلحه به درک رفت طلاهای او را با تبر در بین ورّاث تقسیم کردند.

امیرالمومنین کسانی را برای استانداری انتخاب می کرد که افتاده و ساده زیست بودند. حضرت وقتی والی خود را می فرستاد همه منتظر بودند تا شخصی با خدم و حشم را ببینند ولی با کسی مواجه می شدند که با یک الاغ و جلّ و پلاس می آمد و گاهی باور نمی کردند که این شخص والی شهرشان باشد. و اگر امیرالمومنین به کسانی مثل عثمان بن حنیف با شدت برخورد می کند برای اینست که نمی خواهد والیانش به تجملگرایی کشیده شوند و با تجملگرایان و جاه طلبان نشست و برخاست کنند. زیرا همین کار آنها را از مرز تشیع بیرون می برد و ضمیر مستعد آنها را نابود می کرد. خود امیرالمومنین کسی است که افسار خلافت را بر پشت آن می اندازد و جاه و مقام دنیوی برایش به اندازه آب بینی بز ارزش ندارد و آنقدر بر لباسش وصله می زند که دیگر جای وصله بر روی آن نمی ماند و از آن طرف به مناجات می نشیند و در بارگاه الهی، انا الحقیر انا المسکین انا الفقیر می گوید. شما اصحاب اهلبیت را نگاه کنید همگی بدون استثنا کسانی بودند که مسکنت (افتادگی) و قناعت (ساده زیستی) داشتند و از آن طرف انانیت (جاه طلبی) و اشرافیت (تجملگرایی) نداشتند و کسی هم که می خواهد از اصحاب اهلبیت باشد باید مانند آنها صفات آنها را داشته باشد. 



[ چهارشنبه 94/5/7 ] [ 10:39 صبح ] [ فتیان ]

نظر