سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اللهم کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ من ساعات اللیل و النهار وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَمؤیدا حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً وعجل فرجه واجعلنا من شیعته یا ارحم الراحمین ...

فتیان 1412

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی صاحِبِ الدَّعوَةِ النَّبَوِیَّةِ وَ الأُصولِ الحَیدَرِیَّةِ وَ العِصمَةِ الفاطِمِیَّةِ وَ الحِلمِ الحَسَنِیَّةِ وَ الشَّجاعَةِ الحُسَینِیَّةِ وَ العِبادَةِ السَّجّادِیَّةِ وَ المَآثِرِ الباقِرِیَّةِ وَ الآثارِ الصّادِقِیَّةِ وَ العُلُومِ الکاظِمِیَّةِ وَ الحُجَجِ الرَّضَوِیَّةِ وَ الشُّهُبِ الجَوادِیَّةِ وَ الشُّرُوحِ الهادِیَّةِ وَ الهَیبَةِ الزَّکِیَّةِ وَ الغَیبَةِ المَهدِیَّةِ با صلوات بر محمد و آل محمد ... ورود شما را به وبلاگ فتیان 1412 گرامی می داریم

علت دوری از قرآن

آورده اند که شاگرد آهنگری به دستور اوستاد، در آتش می دمید. شاگرد که در حال ایستاده در آتش می دمید پس از ساعتی به اوستاد گفت: آیا می شود بنشینم و بدَمم؟ اوستاد گفتد: بنشین و بدم. پس از ساعتی شاگرد گفت: آیا می توانم دراز بکشم و بدمم؟ اوستاد گفت: تو بمیر و بدم. دستور این است که در آتش دمیده شود؛ تو ترک دمیدن مکن؛ هرگونه که برایت مقدور بود بدم.

داستان مواجهه ما با قرآن هم همین است. از ما خواسته شده به هر اندازه که در وسع و توانمان هست قرائت قرآن داشته باشیم. مقدار آن چندان مهم نیست مهم اینست که قرآن در زندگی ما باشد. اگر جامعه ما به طرف قرآن نمی رود و به حداقل مقداری که واجب است به قرآن رجوع شود و نمی شود دلایلی دارد که هر کدام به طور جداگانه قابل بررسی است اما یکی از مهمترین دلایل را می توان از آیه 21 سوره مزمل به دست آورد که فرمود: «فاقرؤوا ما تیسّر من القرآن» یعنی به مقداری که در وسع و توان شماست قرآن را بخوانید. با توجه به این آیه شریفه می توان گفت که علت دوری جامعه ما از قرآن کریم اینست که قرآن برای آنها دارای یُسر (آسانی) نیست بلکهبرای آنها عُسر (سختی) دارد ولی خداوند تبارک و تعالی از ما خواسته که در برخورد با قرآن، برخورد آسانی داشته باشیم و با او برخورد ثقیل و سنگین و بیشتر از وسعمان نداشته باشیم و به قدری که برای ما مقدور و میسور است به طرف قرآن رفته و از آن استفاده کنیم. متأسفانه مشکلات از آنجا شروع شد که یک عده قرآن را برای مردم ثقیل کردند به طوری که مردم از قرآن فرار کردند. ثقیل کردن قرآن باعث شد که دیگران از خواندن قرآن لذت نبرند. چقدر باعث شرمندگی است که می بینیم مردم سراغ مثلاً غزلیات سعدی و دیگران میروند آنها را می خوانند و لذت می برند اما از خواندن قرآن لذت نمی برند. علت این است که خواندن غزلیات را برای آنها سخت نکرده اند یعنی به راحتی هرگاه که بخواهند کتاب سعدی را باز کرده و هر غزلی که بخواهند می خوانند و از آن هم لذت می برند ولی در مواجهه با قرآن می گویند حتما باید رحل باشد، باید حتما وضو داشته باشی، حتما باید رو به قبله باشی، حتما باید تجوید را رعایت کنی که اگر اینها را نکنی هتک قرآن کرده ای. در حالی که هتک قرآن وقتی است که شما باعث شوید که رجوع به قرآن سخت شود و نسبت به قرآن رجوع نشود. کسانی که نمی گذارند قرآن به سهولت در اختیار جامعه باشد اینها از هتاکان قرآن هستند. ممکن است کسی پیدا شود که به علت بیماری یا هر علت دیگری نتواند وضو داشته باشد و یا رحل نداشته باشد و هیچکدام از اینها نباید مانع رجوع به قرآن شود. چه بسا دیده می شود که که افرادی که خود را از کسانی می دانند که قرآن برای آنها بسیار اهمیت دارد به خاطر چیزهای بی اهمیت رجوع به قرآن را ترک می کنند. چنانچه گاهی می بینیم اینگونه افراد مثلا در مسافرت به علت اینکه نمی توانند رو به قبله باشند قرائت قرآن را ترک می کنند و این بی ادبی را ادب می پندارند. آنها که خواندن قرآن را بدون رعایت وقفهای قرآنی منع می کنند قرآن را به عسر کشانده اند زیرا ممکن است کسی وقفهای قرآنی را بلد نباشد اما نمی توان او را به این دلیل از خواندن قرآن منع کرد. علاوه بر اینکه عدم رعایت وقفهای قرآنی هیچ اشکالی ندارد و بر خلاف پندار غلط یک عده که دم از قرآن زده اما از چشمه سار مفسرین حقیقی قرآن یعنی عترت طاهره دور هستند، رعایت نکردن وقف های قرآنی به معنا خللی وارد نمی کند زیرا در جایی می توان ادعا کرد عدم رعایت وقف در معنا خلل وارد می کند که معنا مشخص نباشد ولی وقتی که معنا در جمله و عبارت مشخص است دیگر وقف در هر جای جمله که باشد به معنا خللی وارد نمی کند فقط ممکن است کمی فصاحت نداشته باشد که آن هم جای تأمل است. کسانی در جامعه پیدا می شوند که ادای برخی از حروف برای آنهاسخت است چنانچه برخی از طوایف را می بینیم که برخی از حروف مانند غین را اصلا نمی توانند ادا کنند بعضی هم نمی توانند ادغام کنند بله اینها را باید آموخت ولی بدون اینها هم می توان قرآن را قرائت کرد و این سختگیری ها باعث شده که بعضی از مردم با این که در خانه های خود بیش از دو یا سه جلد قرآن دارند اما جرأت باز کردن قرآن را نداشته باشند چرا که می ترسند بدون رعایت تجوید و بدون استفاده از رحل و ... مسخ شوند و به قورباغه یا جانوری از این قبیل تبدیل شوند. و اینها همه از این است که ما به قرآن و عترت رجوع نکرده ایم و قران را به عُسر کشیده ایم. باید مواظب باشیم نه از کسانی باشیم که نسبت به قرآن بی اهمیت بوده و با او مانند سایر کتب برخورد کرده و آن را کاغذی بیش ندانسته و آن را بدون حیات می پندارند و نه از کسانی باشیم که حتی برای قرائت قرآن که پایین ترین مرحله رجوع به قرآن است سختگیری کرده و از آن دور بیافتیم.

ادامه دارد....



[ شنبه 92/4/29 ] [ 11:28 صبح ] [ فتیان ]

نظر