سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اللهم کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ من ساعات اللیل و النهار وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَمؤیدا حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً وعجل فرجه واجعلنا من شیعته یا ارحم الراحمین ...

فتیان 1412

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی صاحِبِ الدَّعوَةِ النَّبَوِیَّةِ وَ الأُصولِ الحَیدَرِیَّةِ وَ العِصمَةِ الفاطِمِیَّةِ وَ الحِلمِ الحَسَنِیَّةِ وَ الشَّجاعَةِ الحُسَینِیَّةِ وَ العِبادَةِ السَّجّادِیَّةِ وَ المَآثِرِ الباقِرِیَّةِ وَ الآثارِ الصّادِقِیَّةِ وَ العُلُومِ الکاظِمِیَّةِ وَ الحُجَجِ الرَّضَوِیَّةِ وَ الشُّهُبِ الجَوادِیَّةِ وَ الشُّرُوحِ الهادِیَّةِ وَ الهَیبَةِ الزَّکِیَّةِ وَ الغَیبَةِ المَهدِیَّةِ با صلوات بر محمد و آل محمد ... ورود شما را به وبلاگ فتیان 1412 گرامی می داریم


در عالم دو حیات است یکی حیات طیبه و دیگری حیات خبیثه. و تمام تقابل و نزاع در عالم بین این دو حیات است. در حیوانات، خوک و گوسفند هر دو می خورند، می خوابند، زاد و ولد و... دارند اما خوک نمی تواند حیات گوسفند را داشته باشد و گوسفند هم نمی تواند حیات خوک را داشته باشد لذا هیچگاه این دو نمی توانند در کنار هم بمانند. اولیاء الله و اولیاء الطاغوت نمی توانند با هم جمع شوند زیرا حیات طیبه و حیات خبیثه نمی توانند در یکجا جمع شوند. 

نوریان مر نوریان را طالبند ناریان مر ناریان را جاذند.

مگس و زنبور هر دو بر روی گُل می نشینند و شهد می خورند اما یکی کثافت و بیماری تولید می کند و دیگری عسل و شفا ایجاد می کند. بعضی برایشان سؤال است که چرا دو نفر منبر می روند ولی یکی نه تنها اثری در دینداری و ایجاد حرکت در مردم ندارد بلکه گاهی با آنکه مردم را به خود نزدیک می سازد اما آنها را فرسنگها از دین دور می سازد. و دیگری منبر می رود و حرفهایش در دیگران حرکت ایجاد می کند و آنها را به طرف دین می کشاند و لو اینکه گاهی به خاطر برخی از شیطنت ها مردم از دور او پراکنده می شوند. اینها همه به این دلیل است که یک منبری، حیات طیبه دارد و منبری دیگر، حیات خبیثه دارد. یکی عالمی است که بر منبر، معرفت و بصیرت می دهد و دیگری میمونی است که بر روی منبر به خوشایند هواهای نفس دیگران، عوامفریبی می کند.

کسی که حیات طیبه دارد و کسی که حیات خبیثه دارد هر دو نماز می خوانند، روزه می گیرند، حج می روند اما یکی شخصیتش زنبور است و دیگری مگس است. یکی از خوارج است و دیگری سلمان و ابوذر. کسی که می خواهد حیات طیبه داشته باشد باید زنبور باشد نه مگس که مگس هر کاری که بکند باز هم مگس است و زنبور هر کاری که بکند باز هم زنبور است. لذا در روایت می فرمایند که عالم اگر تکیه بر متّکا زند و بخوابد اجرش از عبادت هزار عابد جاهل بیشتر است و فرموده اند که جاهل هر چه بیشتر عمل کند از مسیر دورتر می شود (لایزیده کثرة السیر إلا بُعداً). زیرا عالم، زنبور است و جاهل، مگس است؛ حیات عالم ربانی، طیبه است و حیات جاهل، خبیثه است. زنبور ملکه دارد و مگس خودمحور است. عالم ربانی نزد یک شیخ و تحت فرمان یعسوب دین حرکت می کند و یک جاهل خود محور و خودسر است. 

مگس و زنبور هر دو بر روی گل می نشینند اما این کجا و آن کجا؟ شلمغانی هم مانند علی بن محمد سمری از قرآن و احادیث دم می زد اما علی بن محمد سمری حیات طیبه دارد و شلمغانی حیات خبیثه. لذا سمری بر خلاف انتظار همگان نائب خاص امام می شود و شلمغانی مورد لعن و نفرین امام زمان واقع می شود. کسانی که حیات طیبه و خبیثه را نمی فهمند شلمغانی را بر سمری ترجیح می دهند و او را سزاوار می دانند اما امام مانند جهّال نمی اندیشد و معیارهای امام با معیارهای آنها یکی نیست. معیار جهال بر امام خرده می گیرد که چرا سمری را انتخاب کردی و شلمغانی را کنار زدی؟ در حالی که امام به فساد و خباثت پنهان و درونی شلمغانی و همچنین بر طهارت و طیب سمری آگاه است و فرهنگ قرآن و عترت هیچگاه خبیث و طیب را یکی نمی داند. «لا یَستَوِی الخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَو أعجَبَکَ کَثرَةُ الخَبیثِ» خبیث و طیب هیچگاه با هم برابر نیستند ولو اینکه کثرت خبیث تو را به شگفتی وا دارد. پشه و شب تاب هر دو در شب بیدارند اما یکی خون می مکد و یکی نورافشانی می کند خیلی ها نماز شب می خوانند اما دنبال مکیدن خون از دیگران هستند.

می بینیم عده ای سالها زحمت می کشند اما نزد مولا هیچ ارزش و اعتباری ندارند و شاید فقط نزد عوام کالانعام احترامی داشته باشند و در آخر هم عاقبت به خیر نمی شوند و با خواری نزد مولا از دنیا می روند. اما یک عده شاید غیر از فرایض کاری دیگر نکنند اما نزد مولا با ارزش و محترم و معتبر هستند هر چند که نزد عوام کالانعام جایگاهی نداشته باشند زیرا آن مگس است و این زنبور. 

شما سلمان و حسن بصری را نگاه کنید. سلمان با اینکه کثرت اعمال ندارد به مقام «منا أهل البیت» می رسد و حسن بصری با اینکه کثرت اعمال دارد ملعون واقع می شود. سلمان در آخر شب وضو می گرفت و سوره اخلاص را تلاوت می کرد و می خوابید اما تا صبح برایش تهجد و تلاوت نوشته می شد ولی حسن بصری تا صبح، نماز و قرآن می خواند اما به عذابش اضافه می شد. (لایَزیدُ الظّالِمینَ إلّا خَساراً).

لذا آنچه مهم است رسیدن به حیات طیبه است و نمی توان فقط با نماز و روزه به حیات طیبه رسید که خوارج هم نماز و روزه دارند. حیات طیبه هنگامی است که به منبع حیات متصل شد یعنی باید از طریق کسانی که به دو مظهر حی لایزال یعنی قرآن و عترت، متصلند به حیات متصل شد؛ و صرفاً پرداختن به یک سری از اعمال کافی نیست. زیرا مظهر حی لایزال امیرالمومنین صلوات الله علیه فرموده اند که «لا حیاة إلا بالدین» حیات طیبه فقط در پرتو دین است و دین هم در همه ابعاد باید باشد و انتخاب گزینشی و سلیقه ای از دین، کار کسانی است که حیات خبیثه دارند. (أفتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض). عمل منهای ایمان هیچگاه شما را به حیات طیبه نمی رساند. هنگامی شما به حیات طیبه می رسید که دین را در همه ابعاد داشته باشید. چه در شریعت، چه در طریقت، چه ایمان و چه عمل صالح باید همگی با هم باشند و گرنه رسیدن به حیات طیبه خیالی است خام. 

 



[ دوشنبه 93/6/24 ] [ 6:36 صبح ] [ فتیان ]

نظر