دعای ندبه از ناحیه مقدسه صادر نشده است بلکه از امام صادق صلوات الله علیه صادر گردیده است. در بین قدما زیارت آل یاسین مشهور به زیارت ندبه بوده است و چون زیارت آل یاسین از ناحیه مقدسه صادر شده بعضی خیال کرده اند که دعای ندبه هم از ناحیه مقدسه صادر شده که اشتباه فاحشی می باشد و علت این که دعای ندبه در اعیاد علی الخصوصروز جمعه تلاوت می شود این است که روز جمعه اختصاص به بقیة الله الاعظم دارد و ظهور حضرت در این روز واقع خواهد شد و منتظران باید در چنین روزی به انتظار ظهور او به سر برند و با تلاوت دعای ندبه آمادگی خود را اعلام نمایند و مقدمات فرج را مهیا کنند و در سایر اعیاد نیز تجدید عهدی با مولایمان صاحب الزمان خواهد بود البته اعیاد شیعه شش روز می باشد که عبارتند از 1) عید فطر 2) عید اضحی3) عید بقر4) عید غدیر5) عید مبعث6) عید اسبوعکه در همه این اعیاد تلاوت دعای ندبه از تکالیف منتظران می باشد مرحوم شیخ مرتضی انصاری در کتاب مکاسب که یکی از کتب درسی حوزه های علمیه است در مورد این که آیا التزامات ابتدائیه شرط صدق می کند یا نه با عبارت قوله علیه السلام فی اول دعاء الندبه به قسمتی از دعای ندبه استشهاد کرده است (المکاسب ص 216) و این مطلب صریح است که فقهای عظام دعای ندبه را مأثور از معصوم می دانند که به آن استناد می کنند بعد از شیخ انصاری همه شارحان و محشیان مکاسب که از اعلام شیعه هستند همچون آیت الله مامقانی صاحب غایة الآمال و آیت الله خراسانی صاحب کفایة الاصول و آیت الله یزدی صاحب عروة الوثقی و آیت الله اصفهانی صاحب فصولدر شرح و حاشیه این قسمت از مکاسب به عبارت یاد شده از دعای ندبه استشهاد نموده اند و در مورد استناد دعای ندبه به معصوم ابراز تردید نکرده اند بلکه به مطلب صاحب مکاسب اذعان نموده و بر آن صحه گذاشته اند و علاوه بر این محدثان عالیقدر شیعه همچون ابن مشهدی (م575) در المزارالکبیر و راوندی در المزار القدیم و ابن طاووس در مصباح الزائر و علامه مجلسی در تحفة الزائر و دیگران به مأثور بودن این دعای شریف اطمینان داشتندعلامه مجلسی در زادالمعاد می فرماید ((دعای ندبه مشتمل بر عقاید حقه و تأسف بر غیبت حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه به سند معتبر از امام صادق صلوات الله علیه منقول است)) و این غواص بحار الانوار اهل بیت عصمت در این عبارت کوتاه به سه نکته اشاره کرده است 1)دعای ندبه از نظر محتوی مشتمل بر عقاید حقه است 2) دعای ندبه مأثور و از امام صادق صلوات الله علیه است 3)دعای ندبه از نظر سند معتبر و متواتراست ضمناً قوت متن و استحکام الفاظ و مضامین دعا نیز بر اعتبار آن می افزاید سخن شناسان و آشنایان به شیوه گفتار معصومین از بررسی مضمون و محتوی یک متن می توانند به صدور یا عدم صدور آن از امام اطمینان حاصل کنند بسیاری از بزرگان در مورد دعای ندبه فرموده اند که برسی متن و مضامین عالیه آن به تنهائی برای اثبات اعتبار آن کافی است و نیازی به سند ندارد هر چند که این دعا همانند بیشتر ادعیه بی سند نمی باشد ابن ابی الحدید در برابر کسانی که صدور برخی از خطب را از مولای متقیان نمی دانند به همین طریق استدلال کرده و اثبات نموده که همه فقرات خطب از حضرت وصی صلوات الله علیه می باشد روی این بیان معارف والا، حقایق درخشان، معانی روشن و مطالب ژرفی که با اسلوبی بدیع، بیانی شیوا، منطقی گیرا و عباراتی فصیح در این دعای شریف آمده مارا از ارائه هرگونه سند و منبع بی نیاز می سازد که چنین حقایق تابناکی هرگز از هیچ منبعی جز چشمه سار زلال ولایت سرچشمه نمی گیرد علاوه بر این که هر فرازی از فرازهای دعای ندبه متواتر است و سند هر قسمتی از آن در قرآن و عترت موجود می باشد جناب صدر الاسلام همدانی رحمة الله علیه در کتاب تکالیف الانام می نویسد : ((دعای مبارک ندبه از کثرت اشتهار کالشمس فی رابعة النهار است مستحب است که در هر جمعه منتظران امام زمان ارواحنا فداه از مرد و زن در مسجدی از مساجد یا محفلی از محافل اجتماع نموده این دعای شریف را با کمال تضرع و زاری و با نهایت حزن و بی قراری بخوانند و گریه کنند و بر غیبت آن خورشید تابان ضجه کنند)) و از استاد خود محدث نوری رحمة الله علیه نقل می نماید که ایشان فرموده اند : ((مستحب است در روز و شب جمعه خواندن دعای ندبه معروفه که متعلق است به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و فی الحقیقه مضامین آن سوزنده دلها و شکافنده جگر ها و ریزنده خون از دیدگان کسانی است که اندکی از شربت محبت آن جناب نوشیده اند و تلخی زهر فراقش به کامشان رسیده است)) سپس افزوده است مولف گوید : ((از جمله خواص خواندن این دعای مبارک آن است که در هر مکانی و موضعی که با حضور قلب و اخلاص کامل خوانده شود و ملتفت مضامین عالیه فائقه و اشارات نامیه رائقه آن باشد توجه مخصوص حضرت صاحب العصر والزمان ارواحنا فداه در آن مکان و محل بلکه حضور بهم رسانیدن آن حضرت در آن محفل قطعی است)) به تجربه ثابت شده که مولانا مهدی ارواح العالمین فداه به محافلی که دعای ندبه در آن تلاوت می شود عنایت خاصی دارد و در برخی کتب به بعضی از آنها اشاره شده است مثل داستان ملا زین العابدین سلماسی در سرداب مقدس که صدر الاسلام همدانی آن را در تکالیف الانام نقل کرده است و داستان گروه دیگری که مرحوم نهاوندی بدون واسطه از خود آنها در العبقری الحسان نقل کرده است و همینطور داستان تعدادی از صالحان که مرحوم محدث نوری با سند متصل در دار السلام نقل کرده است از این رو بعضی از علما همچون شیخ محمد باقر فقیه ایمانی در کتاب فوض اکبر یکی از فوائد تلاوت دعای ندبه را مشاهده جمال حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می دانند در واقع این دعای شریف انسان را مستعد دیدار یار می گرداند البته به شرط این که اوصاف متقین رادانا و دارا شود.
متأسفانه بعضی از فرق ضالّه برای عقاید خود دنبال دستاویزی بودند از این رو تلاش می کردند تا در بعضی از ادعیه و احادیث تصرف نموده و جملاتی را کم یا زیاد نموده تا عقاید خود را ثابت نمایند و دعای ندبه نیز از این حمله در امان نماند و جملاتی همچون عرجت بروحه الی سمائک و أبرضوی أوغیرها ام ذی طوی را در او تحریف کردند تا هم عقاید خود را ثابت کنند و هم دعا را از اعتبار بیندازند البته این که گفتیم تحریفاتی در کلمات این دعا صورت گرفته است بدان معنا نیست که چون قادر بجواب نبودیم این کلمات را اضافه می دانیم بلکه چون در نسخ اصلی و مکاتیب مشایخ وجود نداشت آنها را زائد می دانیم و الّا بنا بر فرض که این کلمات هم در متن بوده تعبیر عرجت بروحه نص بر معراج روحانی نیست بلکه شامل معراج جسمانی نیز می شود چون اولاً اثبات شیء نفی مااعدا نمی کند ثانیاً در لسان عربی استعمال بعض در کل بسیار شایع است مانند استعمال رقبة در انسان که در قرآن کریم نیز به کار رفته است استعمال روح در مجموع جسم و جان علاوه بر زبان عربی در زبان فارسی نیز شایع است چنان که مرحوم سعدی می گوید :
جانا هزاران آفرین بر جانت از سر تا قدم
صانع خدائی کاین وجود آورد بیرون از عدم
در این شعر سعدی از کلمه جانت به قرینه از ((سر تا قدم)) بدن را قصد کرده است نه فقط روح را .
مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانی نیز در شفاء الصدور ذیل عبارت و علی الارواح التی حلت بفنائک نوشته است که : ((گاه روح را به معنای جسم با روح استعمال می کنند به علاقه حال و محل یا ملابست چنانکه عرب گوید شال روحه یا جرح روحه و در عراق و حجاز این استعمال متعارف است)).
همین طور جمله أبرضوی أوغیرها ام ذی طوی دلالت بر عقاید کیسانیه ندارد. رضوی به محل تجمع صالحین گفته می شود چه در این دنیا و چه در آخرت و در احادیث به هر دو اشاره شده است. مانند ((ثم یزور آل محمد فی جنان رضوی)) و ((ثم یأتی الی جبل رضوی)).
پس کلمه ((رضوی))هیچ ارتباتی با فرقه ضالّه کیسانیه نداشته و این که گفته اند ابن حنفیه در آن کوه تبعید بوده و در همان جا درگذشته است واقعیت تاریخی ندارد و اگر هم چنین می بود باز هم این کوه را مختص به آن فرقه ضالّه نمی کرد و ضمناً به فرموده سید مرتضی علم الهدی در الفصول المختاره حتی یک نفر از فرقه ضالّه کیسانیه باقی نمانده است لذا نیازی نیست که ما در این موضوع بحث کنیم. و نکته مهم اینست که کیسانیه، خصائص المهدی را برای ابن حنفیه جعل کرده اند مثل ظهور از مکه و فرمانروائی بر همه جهانیان و برقراری عدل و قسط و غیره تا او را منجی بدانند زهی توهم باطل.
و کلمه ((ذوطوی)) محل بیتوته حاجیان است و رسول اکرم در حجة الوداع نیز در آنجا بیتوته نمودند. و حاجیان در عمره تمتع در ذی طوی تلبیه را قطع می کنند. و این منطقه در یک فرسخی مکه بین حجون و فخ قرار دارد و در واقع دروازه مکه می باشد. در آستانه ظهر ظاهری حضرت مهدی ایشان از این مکان همراه اصحابش وارد مکه می شود و به طرف مقام ابراهیم می رود و به حجر الاسود تکیه می زند و دعوت خود را اعلام می نماید.
علی کل حال این عبارت در دعای ندبه طبق نسخ اصلی مشایخ نیست فقط در زیارتی که مرحوم شبّر در مصابیح الانوار نقل کرده آمده است و گویا از آنجا به دعای ندبه انتقال داده اند چون جمله قبل لیت شعری این استقرت بک النوی الخ در هردو مشترک است لذا بعضی خیال کرده اند که عبارت بعدی در دعای ندبه بوده و حذف شده از این رو آن را به دعای ندبه اضافه کرده اند. البته این احتمال را برای غیر مغرضان می دهیم و الا مغرضان جهت سوء استفاده، دخل و تصرف در ادعیه و احادیث می دهند.
بعضی از جهّال خیال کرده اند که دعای ندبه حالت تخدیری دارد و با فرهنگ انتظار سازگار نیست. در صورتی که درست برعکس این است دعای ندبه یکی از حماسه آفرین ترین ادعیه اسلامی است در این دعا از جنگهای بدر و حنین و خیبر و جمل و صفین و نهروان سخن به میان آمده است و مجاهد بودن ائمه را متذکر شده است و منتظران را کسانی دانسته که با ملحدین و مشرکین و منافقین پیوسته در پیکار هستند تا جائی که به شهادت یا اسارت یا تسجین و یا تبعید می رسند.
و از امام زمان به عنوان منتقم خونهای به ناحق ریخته یاد می کنند و او را ویرانگر کاخهای ستم و درهم شکننده قدرتهای اهریمنی می نامند.
چطور این دعا با چنین عباراتی می توند عامل تخدیر باشد آیا غیر از این است که دشمنان فرهنگ انتظار را سازش با ستمگران می دانند در این صورت شهادت طلبی و ایثار گری با آن فرهنگ فرنگی قطعاً سازگار نیست.
بله دعای ندبه حالت تخریبی دارد نه حالت تخدیری که صف دشمنان اسلام را درهم می ریزد و صفوف مسلمین را یکپارچه می کند.
[ دوشنبه 91/12/14 ] [ 9:48 صبح ] [ فتیان ]