این رساله در بیان پنجه جوانمردان است که عبارتست از صمت و جوع و سهر و عزلت و حزن. این پنجه، سالک را توانمند میکند تا در مواجهه با شیاطین کم نیاورد و آنان را تحت فرمان پیران، سرنگون ساخته و فاتح این پیکار گردد و به فوز عظیم دست یابد. رعایت این اصول از ابتدا تا انتهای سلوک و حتی برای غیرسالک هم لازم است. کسی که در این دنیاست تا وقتی در این عالم است باید اینها را داشته باشد زیرا این نشأه عوارضی دارد که اگر بخواهیم عوارض آن ما را نگیرد باید از این اصول استفاده کنیم لذا به خاطر اقتضائات عالم طبیعت، رعایت این اصول لازم است. سعی مؤلف در این رساله آنست که نشان دهد مشکل اصلی در شکست سالکان طریق، نبودن این اصول است و اگر بعضی سلوک نمیکنند یا سلوک کرده ولی در راه میمانند و نمیتوانند سلوک را ادامه دهند و یا سلوک میکنند اما به مقصد نمیرسند، علت اینست که این اصول را یا نداشتهاند یا رها کردهاند یا بعضی را نداشتهاند یا در آنها استمرار نداشتهاند. پس بر همه بشر به ویژه سلّاک لازم است این اصول پنجگانه را دارا شوند و آنها را به طور کامل تا پایان عمر رعایت کنند تا در این دنیا سالم بمانند و با سلامت خارج شوند و وارد نشأه آخرت گردند. از خدای سبحان مسئلت مینماییم که به حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم أجمعین همگان را در مراعات اصول خمسه یاری نماید.
مقدمه
از وظایف مهم انبیاء و اولیاء، از آغاز تا به انجام، ابلاغ و ارشاد علوم و معارف الهی بوده و از آنجا که انبیاء و اولیاء با دو مانع مهم جهل و جور مواجه بودند در ابلاغ وارشاد از هر راهی استفاده مینمودند تا بار امانت خود را بگذارند. در این میان حکمایی پیدا میشدند که اندیشههای ناب انبیاء و اولیاء را میگرفتند و انتشار میدادند و در این بین گاهی حرفهای انبیا به خودشان که مصدر این حرفها بودند منتسب میشد و گاهی به ناقلینشان.
از همین جا بود که افکار و اخلاق و اعمال اولیای الهی در آئینهایی چون جوک و بودا و زرتشت و برهمایی و مانوی و یهود و نصاری و در شرق و غرب عالم راه یافت و با ظهور حضرت خاتم الانبیاء، این تعالیم به طور منسجم و تکمیل به صورت تصفیه شده به جهان عرضه شد. در ادامه این جنبش عظیم، ائمه اطهار این تعالیم را به فقها و حکما و غالباً در خفا به عرفا ارائه دادند. اما با فاصله گرفتن مردم از ائمه اطهار چنین پنداشته شد که تعالیم انبیاء متعلق به نحلی مثل بودا و زردشت و امثال آنها است و با چنین پنداری، جدالی عظیم بین ظاهربینان جاهل با اهل معرفت آغاز و بازار تکفیر اولیای الهی داغ شد. غافل از این که امام باقر صلوات الله علیه پرده از حقایق برداشته و فرموده بود: «شما در شرق و غرب عالم، علم صحیحی نمیبینید مگر این که از ماست».[1]
از جمله این تعالیم که در تمام ادوار تاریخی مورد چالش واقع شده و نظرات بسیاری پیرامون آنها داده شده کلید پنج دانهایست که به قول اهل معرفت ناتمامان جهان را بکند کار تمام. و اینها که یکی از اصول تعالیم انبیاء از آدم تا خاتم بودهاند عبارتند از صمت و جوع و سهر و عزلت و حزن.
در روایاتی همچون روایات ذیل چنین آمده:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله به أُسامه فرمود: «یا أسامة علیک بطریق الحق و إیاک أن تختلج دونه بزهرة رغبات الدنیا و غضارة نعیمها و بائد سرورها و زائل عیشها فقال أسامة یا رسول الله ما أیسر ما یقطع به ذلک الطریق قال السهر الدائم و الظمأ فی الهواجر و کف النفس عن الشهوات و ترک اتباع الهوى و اجتناب أبناء الدنیا یا أسامة علیک بالصوم فإنه قربة إلى الله و لیس شیء أطیب عند الله من ریح فم صائم ترک الطعام و الشراب لله رب العالمین و آثر الله على ما سواه و ابتاع آخرته بدنیاه فإن استطعت أن یأتیک الموت و أنت جائع و کبدک ظمآن فافعل فإنک تنال بذلک أشرف المنازل و تحل مع الأبرار و الشهداء و الصالحین.... و أولیاء الله علیهم العناء مشحبة ألوانهم من السهر و منحنیة أصلابهم من القیام قد لصقت بطونهم بظهورهم من طول الصیام قد أذهلوا أنفسهم و ذبحوها بالعطش طلبا لرضى الله و شوقا إلى جزیل ثوابه و خوفا من ألیم عقابه.... و اعلم یا أسامة إن أکثر الناس عند الله منزلة یوم القیامة و أجزلهم ثوابا و أکرمهم مآبا من طال فی الدنیا حزنه و کثر فیها همه و دام فیها غمه و کثر فیها جوعه و عطشه أولئک الأبرار الأتقیاء الأخیار إن شهدوا لم یعرفوا و إن غابوا لم یفتقدوا یا أسامة أولئک تعرفهم بقاع الأرض و تبکی إذا فقدتهم محاریبها فاتخذهم لنفسک کنزا و ذخرا لعلک تنجو بهم من زلازل الدنیا و أهوال یوم القیامة و إیاک أن تدع ما هم فیه و علیه فتزل قدمک و تهوى فی النار فتکون من الخاسرین و احذر یا أسامة أن تکون من الذین قالوا سمعنا و هم لا یسمعون.»[2]
مولانا صادق صلوات الله علیه میفرماید: «لا راحة للمومن علی الحقیقة الّا عند لقاء الله و ما سوی ذلک ففی اربعة اشیاء: صمت تعرف به حال قلبک و نفسک فیما یکون بینک و بین ربک و خلوة تنجو بها من آفات الزمان ظاهراً و باطناً و جوع تمیت به الشهوات و الوسواس و سهر تنور به قبلک و تنقی (تصفی) به طبعک و تزکی به روحک.»[3] و سئل عن الناحیة ما هو الراحة قال صلوات الله علیه: الراحة من الاوصاف البشریة و الهواجس النفسانیة و الوساوس الشیطانیة.[4]
1- شَرِّقَا وَ غَرِّبَا لَنْ تَجِدَا عِلْماً صَحِیحاً إِلَّا شَیْئاً یَخْرُجُ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلِ الْبَیْتِ الکافی - وسائلالشیعة
2- « ای اسامه بر تو باد به پیمودن طریق حق و مبادا از جاذبههای دلفریب دنیا و لذت نعمتها و شادی زودگذر و عیش پایانپذیر آن به اضطراب افتی. پس اسامه گفت: ای رسول خدا راحتترین چیزی که با آن میتوان این راه را پیمود چیست؟ رسول الله فرمود: سهر دائم داشتن و خشکی لب از یاوهگویی و باز داشتن نفس از شهوات و ترک پیروی از هوا و دوری گزیدن از فرزندان دنیا. ای اسامه بر تو باد به صوم (روزه) که آن تو را به خدا نزدیک میکند و نزد خداوند چیزی خوشبوتر از نسیم دهان روزهداری که به خاطر خدا، خوردن و آشامیدن را ترک کرده و خدا را بر غیر از او ترجیح داده و آخرت را به دنیاخریده. پس اگر توانستی که هنگام مرگ گرسنه باشی و جگرت تشنه باشد پس چنین کن که با این کار به شریفترین منازل دست خواهی یافت و با نیکان و شهیدان و صالحین همراه خواهی شد.... و اولیای خدا نشان و عنوانی دارند: رنگهایشان از سهر دگرگون گردیده و پشتهایشان از قیام خمیده، از روزه طولانی شکمشان به پشتشان چسبیده، نفسشان را رها کرده و آن را به خاطر رضای خدا و به اشتیاق ثواب فراوان او و از خوف عذاب دردناکش با عطش سر بریدهاند.... ای اسامه بدان با منزلتترین← →مردم نزد خدا و دارنده بهترین ثواب و برترین جایگاه در روز قیامت کسی است که حزنش در دنیا طولانی است و در دنیا ناراحتی او زیاد و اندوهش همیشگی و گرسنگی و تشنگیاش بسیار است. آنانند نیکان و پارسایان و خوبان. اگر دیده شوند شناخته نمیشوند و اگر غایب شوند سراغشان گرفته نمیشود. ای اسامه جای جای زمین آنها را میشناسد و محرابهای زمین هنگامی که از آنها دور میافتند از فراغشان گریه میکنند. پس آنها را گنج و ذخیره خود قرار ده تا شاید به خاطر آنها از لغزشگاههای دنیا و دشواری روز قیامت نجات یابی و مبادا چیزی که آنها در او و بر او هستند رها کنی که با این کار گامت خواهد لغزید و در آتش فرو خواهی افتاد و از زیانکنندگان خواهی شد. ای اسامه بر حذر باش که از کسانی باشی که گفتند شنیدیم ولی نمیشنوند.»
التحصین لإبن فهد
3- «مومن حقیقتاً راحتی ندارد مگر در لقاء الله و در غیر از لقاء الله راحتی مومن در چهار چیز است: صمتی که با آن حال قلب و نفست را در رابطه با آنچه که بین تو و پروردگارت وجود دارد بشناسی؛ و خلوتی که با آن از آفات ظاهری و باطنی زمان نجات یابی؛ و جوعی که با آن شهوات و وساوس را بمیرانی؛ و سهری که با آن قلبت را نورانی کنی و طبعت را آلایش کنی و روحت را پاک گردانی.» مصباحالشریعة - بحارالأنوار
4- «از ناحیه مقدسه سوال شد که مراد از راحت چیست؟ حضرت فرمود: راحتی از اوصاف بشری و هواهای نفسانی و وساوس شیطانی.»
[ شنبه 93/7/12 ] [ 10:11 صبح ] [ فتیان ]